دوستت دارم
دخترکم چند وقت است راه به راه می آید کنارم و با زبان کودکانه اش ، بغلم می کند و میگوید : ( مامان خیلی دوستت دارم ) ( مامان مهربونم عاشقتم ) من می مانم و قلبی که نمی داند الان باید بایستد از خوشحالی یا تند تند بزند از ذوق زدگی . توی این سه سال ورد زبان من بی بهانه و با بهانه ( دوستت دارم ) بوده و حالا انعکاس صدای خودم از ذهن پاک دخترم دارد به من می رسد و چه طنین دلنشین تری شده است در این رفت و برگشت...